سوالات حقوق اداری 2
فرمت پی دی اف
تایپ شده با کیفیت بالا
همراه پاسخ تشریحی
دانشگاه پیام نور حسن خسروی دانشگاه ازاد قوه قضاییه استخدامی کارشناسی ارشد رشته مدیریت دولتی تست و نمونه سوال با جواب همراه
(“”، “”، “”) ”” + نرخهای ساعتی 5.20 دلار یا 7.25 دلار به وضوح مطابق با دستورالعملهای تعیینشده توسط این سیاست نیست.
لازم نیست خطمشیها برای کنترل اختیار نوشته شوند. کارمندان سیاست های ضمنی سازمان را صرفاً با مشاهده اقدامات اعضای اطراف خود دریافت میکنند. ممکن است یک مصاحبهگر استخدامی در بخش پرسنل بیمارستانی که قبلاً توضیح داده شد، هرگز خطمشی کتبی پیدا نکند که بیمارستان استخدام را به بستگان کارکنان فعلی ترجیح دهد، اما خویشاوندی ممکن است یک عمل قابل مشاهده باشد. میتوان انتظار داشت که مصاحبهکننده با این خطمشی ضمنی اجتماعی شود، و تأثیر آن بر رفتار مصاحبهگر همانقدر قوی خواهد بود که اگر با حروف پررنگ در کتابچه راهنمای نمونه سوالات حقوق اداری 2 پرسنل چاپ شده باشد.
آموزش. بسیاری از سازمانها به کارکنان آموزش می دهند. این شامل انواع حین کار است که در آن تکالیف، مربیگری، و روشهای کارآموزی برای آموزش مهارتها، دانش و نگرشهای شغلی ترجیحی به کارمندان استفاده میشود. همچنین شامل آموزش های خارج از کار مانند سخنرانی های کلاسی، فیلم ها، نمایش ها، تمرین های شبیه سازی و آموزش های برنامه ریزی شده است. مجدداً، هدف این است که رفتارها و نگرشهای کاری ترجیحی را در کارکنان ایجاد کنیم.
کارکنان جدید اغلب ملزم به انجام یک برنامه جهتگیری مختصر هستند که در آن با اهداف، تاریخچه، فلسفه و قوانین سازمان و همچنین سیاست های پرسنل مربوطه، مانند ساعات کار، روش های اداری ، الزامات اضافه کاری و برنامه های مزایا آشنا میشوند. در بسیاری از موارد، این امر با آموزش شغلی خاص دنبال میشود. به عنوان مثال، برنامه نویسان کامپیوتر جدید در یک بانک چندین روز آموزش می بینند تا سیستم سازمان را یاد بگیرند. برای خواندن دفترچه راهنمای شرکت مکدونالدز به کمک متقابل نیاز است، حقوق از آن چندین هفته تحت آموزش حین کار قرار میگیرند، که طی آن رفتارهای شغلیشان توسط مدیران عامل مورد بررسی دقیق قرار میگیرد. فارغ التحصیل اخیر هنرهای لیبرال که توسط یک ناشر کتاب نیویورکی به عنوان ویراستار تولید استخدام شده است، ممکن است قبل از اینکه خودش آزاد شود، به مدت سه تا شش ماه در مورد یک کهنه کار کارکشته تحصیل کند.
تشریفات. تشریفات به عنوان یک تکنیک رسمیسازی با اعضایی استفاده میشود که تأثیر قوی و پایداری بر سازمان خواهند داشت. این قطعاً شامل افرادی میشود که آرزوی پستهای مدیریتی در سطوح ارشد و همچنین تعهداتی را اداری که به دنبال موقعیت فعال در یک انجمن برادری یا اعضای هیئت علمی هستند که برای تصدی تصدی رقابت میکنند. تهدید رایج زیربنای تشریفات این است که اعضا باید ثابت کنند که میتوان به سازمان اعتماد کرد و به سازمان وفادار هستند، قبل از اینکه بتوانند «شوالیه» شوند، که «فرایند اثبات» مراسم است.
شرکتهای تجاری که از درون تبلیغ میکنند، کارمندان جدید را در پستهای مدیریت ارشد قرار نمیدهند. دلیل معمول ذکر شده این است که آنها فاقد تجربه مرتبط هستند. با توجه به این حقوق که بسیاری از ترفیعها کارکنان را در موقعیتهایی قرار میدهند که بسیار متفاوت از مشاغل قبلیشان هستند، احتمالاً این نتیجهگیری درست است که تجربه تنها بخشی از توضیح است. بخش دیگر این است که پستهای مدیریت ارشد به عنوان پاداش به کسانی در شرکت داده میشود که با تواناییها، طول خدمت و وفاداری خود ثابت میکنند که به اهداف و هنجارهای شرکت متعهد هستند. مدیران، در نهایت، “نگهبانان ایدئولوژی سازمان هستند.” مدیران ارشد دروازه بانان اصلی هستند. بنابراین، سازمان سهم سنگینی در حصول اطمینان از این دارد که مدیران قبل از ارتقای آنها به پست های ارشد با نفوذ، خود را ثابت کردهاند. حتی در بین شرکت ها. که ممکن است پست های ارشد خود را از خارج از سازمان پر کنند، دقت زیادی میشود تا اطمینان حاصل شود که نامزد “حقوق” خود را در مشاغل قبلی پرداخت کرده است و بر اساس تست های شخصیتی و مصاحبه های گسترده با مدیران ارشد، به نظر میرسد که مناسب باشد.
دانلود رایگان نمونه سوالات حقوق اداری 2+ پاسخ تشریحی pdf تست
رابطه رسمیسازی و پیچیدگی
شواهد قابل توجهی برای حمایت از ارتباط قوی بین تخصص، استانداردسازی و رسمیسازی وجود دارد. در جایی که کارمندان وظایف محدود، تکراری و تخصصی را انجام می دهند، روال اداری آنها استاندارد میشود و تعداد زیادی از قوانین و مقررات بر رفتار آنها حاکم است. کارگران خط مونتاژ مشاغل بسیار تخصصی با روال های استاندارد شده و تعداد زیادی از قوانین و رویه های رسمی برای پیروی دارند.
از سوی دیگر، مواردی از پیچیدگی بالا را می یابیم که با رسمیسازی کم مرتبط است. برای مثال، یک متخصص یا حرفهای بسیار آموزش دیده به تعداد زیادی قوانین و مقررات نیاز ندارد. حقوق اداری شدن زیاد در چنین فعالیت هایی فقط کنترل های اضافی را تحمیل میکند.
یافته های قبلی متناقض نیستند. آنها به تفاوت مهم بین تخصصی شدن کارکردی و اجتماعی و این واقعیت اذعان دارند که این دو نوع تخصص تأثیرات متفاوتی بر نیاز به رسمی شدن دارند. تمایز افقی بالا، زمانی که از طریق تقسیم کار حاصل میشود، معمولاً به معنای استخدام پرسنل غیر ماهر برای انجام کارهای معمول و تکراری است. بنابراین، تقسیم کار با درجه بالایی از رسمیت برای تسهیل اداری و کنترل همراه است. در جایی که تمایز افقی بالا با استخدام متخصصان و متخصصان به دست می آید، رسمیت کمتر خواهد بود. این افراد کارهای غیر روتین انجام می دهند. اجتماعی شدن قبلی آنها استانداردهای داخلی کنترل را القا میکند، بنابراین رسمیت زیاد لازم حقوق . بنابراین، نتیجه گیری ما این است که کلید درک رابطه پیچیدگی- رسمیسازی، تمرکز بر درجه تمایز افقی و روش دستیابی به آن است.
تمرکز
تصمیمگیریها در کجای نمونه سوالات حقوق اداری 2 گرفته میشوند: در بالا توسط مدیریت ارشد یا پایینتر جایی که تصمیمگیرندگان به عمل نزدیکتر هستند؟ این سؤال آخرین مؤلفههای تشکیل دهنده ساختار سازمان را معرفی میکند. موضوع این بخش تمرکز و همتای آن تمرکززدایی است.
تعریف
متمرکز شدن مشکل سازترین مؤلفه در بین سه مؤلفه است. اکثر نظریه پردازان موافقند که این اصطلاح به میزان تمرکز تصمیم گیری در یک نقطه از سازمان اشاره دارد. غلظت بالا به معنای تمرکز زیاد است، در حالی که غلظت کم نشان دهنده تمرکز کم یا چیزی است که ممکن است تمرکززدایی نامیده شود. همچنین توافق وجود دارد که به طور مشخص با تمایز فضایی متفاوت است. تمرکز به پراکندگی اختیارات برای تصمیم گیری در سازمان است، نه پراکندگی جغرافیایی. با این حال، فراتر از این نقاط، آب به سرعت گل آلود میشود. سوالات زیر گستردگی مشکل را نشان می دهد.
1. آیا ما فقط به اقتدار رسمی نگاه میکنیم؟ اختیار به حقوق رسمی ذاتی یک موقعیت مدیریتی برای دستور دادن و انتظار اطاعت از دستورات اشاره دارد. شکی نیست که تمرکز تصمیم گیری حقوق اداری افرادی میشود که دارای اختیارات رسمی در سازمان هستند. اما در مورد آن دسته از افرادی که نفوذ غیررسمی بر تصمیم گیری ها دارند، چطور؟ جیم میلر در یک شرکت بزرگ فولادی با قیمت 6.80 دلار در ساعت کار میکند، اما پدر نامزدش معاون تولید در این شرکت است. پدر شوهر آینده اغلب توصیه های جیم را می خواهد و دنبال میکند. باربارا هریس در یک شبکه تلویزیونی بزرگ، متخصص تحقیقات کارکنان در بخش برنامهنویسی است. کار او شناسایی ویژگی هایی است که برنامه های موفق را از ناموفق متمایز میکند. او گزارش های مربوط به یافته های خود را تهیه میکند، اما هیچ اختیار رسمی ندارد. با این حال، مدیر برنامهنویسی او را مجبور میکند در جلسات غیررسمی که در آن تصمیمگیری برای برنامهنویسی آینده گرفته میشود، شرکت کند. علاوه بر این، او به ندرت بدون بررسی نظر بارباراس تصمیم برنامه نویسی مهمی می گیرد. جیم و باربارا حقوق اختیار رسمی در موقعیت های خود ندارند، اما بر تصمیم گیری ها تأثیر می گذارند. آیا این با تمرکز بالا سازگار است یا پایین؟ 2. آیا سیاست ها میتوانند بر تمرکززدایی غلبه کنند؟ بسیاری از سازمانها تصمیمگیری را به سطوح پایینتر میبرند، اما پس از آن تصمیمگیرندگان به سیاستها محدود میشوند. از آنجایی که انتخاب های تصمیم گیری توسط سیاست ها محدود میشود، آیا این اداری گیرندگان سطح پایین واقعا اختیار دارند یا مصنوعی است؟ به عبارت دیگر، اگر سیاستها تصمیمها را مجبور به انطباق با آنچه که مدیریت ارشد خودشان میگرفتند، واقعاً تمرکززدایی رخ داده است؟ میتوان استدلال کرد که، حتی اگر کارکنان پایین سازمان تصمیمات زیادی می گیرند، اگر این تصمیمات توسط سیاست های سازمانی برنامه ریزی شوند، درجه بالایی از تمرکز وجود دارد.
. “تمرکز در یک نقطه” به چه معناست؟ ممکن است توافق وجود داشته باشد که تمرکز به تمرکز در یک نقطه واحد اشاره دارد، اما دقیقاً به چه معنی است. آیا “نقطه واحد” به معنای یک فرد، یک واحد، یا یک سطح در سازمان؟ اکثر مردم تصور میکنند تصمیمات متمرکز در سطح بالایی از سازمان گرفته میشود، اما اگر یک مدیر سطح پایین باشد، ممکن است این درست نباشد. آیا برای کارکنان عملیاتی مهم است که تصمیمات یک سطح بالاتر از آنها گرفته شود یا شش؟ در هر صورت، اجازه ورود کمی به کار خود را دارند. اگر کارکنان عملیاتی مجاز به مشارکت در تصمیمگیریهای مربوط به کارشان نباشند، آیا تصمیمگیری بدون توجه به اینکه در سطح بعدی حقوق باشد یا در بالای سازمان متمرکز نیست؟
4. آیا یک سیستم پردازش اطلاعات که به دقت تصمیمات غیرمتمرکز را رصد میکند، کنترل متمرکز را حفظ میکند؟ فناوری اطلاعات پیشرفته، از طریق رایانه، تمرکززدایی را تسهیل میکند. اما همین فناوری به مدیران ارشد این امکان را می دهد که به سرعت از عواقب هر تصمیمی مطلع شوند و در صورتی که تصمیم مورد پسند مدیریت ارشد نیست، اقدامات اصلاحی انجام دهند.
اگر صلاحدید به سمت پایین تفویض شود اما به دقت توسط افراد فوق اداری شود، آیا تمرکززدایی واقعی است؟ در چنین مواردی، اشتراک واقعی کنترل در سازمان وجود ندارد. میتوان استدلال کرد که فقط ظاهر تمرکززدایی وجود دارد و مدیریت ارشد کنترل متمرکز مؤثر را حفظ میکند.
5. آیا کنترل اطلاعات توسط اعضای سطح پایین منجر به تمرکززدایی از تصمیمات متمرکز به نظر میرسد؟ مدیران برای ایجاد ساختاری که از طریق آن تصمیمگیری میشود، به کسانی که زیر دستشان هستند تکیه میکنند. اطلاعات به سمت بالا منتقل میشود، اما البته فیلتر میشود. اگر غربالگری و فیلتر نمی شد، مدیریت ارشد غرق در اطلاعات می شد. اما این نمونه سوالات حقوق اداری 2+ پاسخ تشریحی مستلزم آن است که زیردستان در مورد اینکه چه اطلاعاتی باید منتقل شود، قضاوت و تفسیر کنند. بنابراین، فرآیند فیلتر کردن به زیردستان این قدرت را میدهد که فقط اطلاعاتی را که میخواهند مدیریت ارشد داشته باشد به مدیریت ارشد منتقل کنند. علاوه بر این، آنها میتوانند آن اطلاعات را به گونه ای ساختار دهند که تصمیمات مورد نظر اعضای سطح پایین را بگیرند. به این ترتیب، حتی اگر به نظر برسد که تصمیمگیری با مدیریت ارشد متمرکز است، آیا واقعاً غیرمتمرکز حقوق ، زیرا ورودیهای تصمیم و در نتیجه تصمیمگیریها توسط پرسنل سطوح پایینتر کنترل میشوند؟
این سوالات برای گیج کردن شما معرفی حقوق اداری اند. هدف آنها این است که موضع ما را مبنی بر اینکه تمرکز کردن مفهومی دشوار است را به نمایش بگذارند. با این حال، رویکرد عملگرایانه ما مستلزم آن است که تعریفی ارائه کنیم که بتواند این مسائل را حل کند. در این راستا، تمرکز را میتوان به طور خاص تر به عنوان درجه ای توصیف کرد که در آن قدرت رسمی برای انتخاب های اختیاری در یک فرد، واحد یا سطح متمرکز شده است (معمولاً در سازمان بالا است)، بنابراین به کارکنان اجازه می دهد (معمولاً در سازمان کم است).
این تعریف دقیق تر به سؤالاتی که قبلاً مطرح شد پاسخ می دهد. (1) تمرکز فقط به ساختار رسمی مربوط میشود، نه سازمان غیررسمی. این فقط در مورد مقامات رسمی اعمال میشود. (2) تمرکز به اختیار تصمیم گیری است. در جایی که تصمیمات به سمت پایین واگذار میشود اما سیاست های گسترده ای وجود دارد تا اختیارات اعضای سطح پایین را محدود کند، تمرکز بیشتر میشود. بنابراین، نمونه سوالات حقوق اداری 2 میتوانند در جهت نادیده گرفتن تمرکززدایی عمل کنند. (3) تمرکز در یک نقطه میتواند به یک فرد، واحد یا سطح اشاره داشته باشد، اما نقطه واحد دلالت بر تمرکز در سطح بالایی دارد. (4) پردازش اطلاعات میتواند کنترل مدیریت ارشد را بهبود بخشد، اما انتخاب تصمیم همچنان با اعضای سطح پایین است. بنابراین، یک سیستم پردازش اطلاعات که تصمیمات غیرمتمرکز را به دقت اداری میکند، کنترل متمرکز را حفظ نمیکند. (5) انتقال همه اطلاعات نیاز به تفسیر دارد. فیلتری که هنگام عبور اطلاعات از سطوح عمودی رخ می دهد یک واقعیت واقعی است. مدیران ارشد آزادند اطلاعاتی را که دریافت میکنند تأیید کنند و زیردستان را در انتخاب مواردی که فیلتر میکنند، مسئول بدانند، اما کنترل ورودی اطلاعات نوعی تمرکززدایی بالفعل است. تصمیمات مدیریت در صورتی متمرکز میشوند که در بالا متمرکز شوند، اما هرچه اطلاعات ورودی به آن تصمیمات از طریق سایرین فیلتر شود، تصمیم کمتر متمرکز و کنترل میشود.
مدیران – صرف نظر از جایی که در سازمان هستند – تصمیم می گیرند. یک مدیر معمولی باید در مورد اهداف، تخصیص بودجه، پرسنل، روش هایی که قرار است کار انجام شود و راه هایی برای بهبود اثربخشی واحد خود انتخاب کند. همانطور که دانش قدرت و زنجیره فرماندهی برای درک تمرکز حیاتی است، آگاهی از فرآیند تصمیم گیری نیز اهمیت دارد. میزان کنترلی که فرد بر فرآیند تصمیم گیری کامل دارد، خود معیاری برای تمرکز است.
تصمیم گیری به طور سنتی به عنوان تصمیم گیری ارائه میشود. پس از توسعه و ارزیابی حداقل دو گزینه، تصمیم گیرنده یک جایگزین ترجیحی را انتخاب میکند. از منظر تصمیم گیری فردی، این ارائه کافی است. اما از منظر سازمانی، انتخاب تنها یک مرحله از یک فرآیند بزرگتر است.
شکل 4-2 این فرآیند بزرگتر را نشان می دهد. اطلاعات باید جمع آوری شود. این ورودی پارامترهای کاری را که میتوان انجام داد را تعیین میکند. اطلاعات جمعآوریشده تا حد زیادی به کنترل آنچه باید و جزوه حقوق اداری 2 خواهد شد کمک میکند. همانطور که قبلاً ذکر شد، این واقعیت که مدیران سطح بالا به اطلاعاتی که از افراد حقوق در سلسله مراتب عمودی به آنها داده میشود، تکیه میکنند، به زیردستان این فرصت را میدهد تا اطلاعاتی را که میخواهند به آنها منتقل کنند. پس از جمع آوری اطلاعات، باید تفسیر شود. تفاسیر سپس به عنوان توصیه به تصمیم گیرنده در مورد آنچه که باید انجام شود منتقل میشود. گام سوم عمل به توصیه برای انتخاب است. البته بسیاری از انتخابها قبلاً زمانی که آن اطلاعات به طور انتخابی غربالگری و تفسیر میشد، انجام شده است. انتخاب تصمیم مشخص میکند که حقوق اداری گیرنده چه چیزی را می خواهد یا قصد انجام آن را دارد. متأسفانه آرزوها همیشه به عمل تبدیل نمیشوند. تصمیم باید قبل از اجرای آن مجاز و ابلاغ شود. در جایی که لایه های زیادی در سلسله مراتب عمودی وجود دارد، اجرای نهایی ممکن است با هدف متفاوت
فهرست مطالب